خواستمت بسیار

 

بسیار خواسته ام

نه اینکه خواسته ام، بسیار باشد

تو را خواستمت بسیار!

نه اینکه ساده باشد،

لحظاتی که زیسته ام بی تو

زیستن که نه

آه...عبور تلخ این لحظات را دیده ام

نه اینکه رفتنت را درک کرده ام

بسیار گفته بودم،

نمی گذارم!

به خواستن نبود ... شاید!

و این بار شکسته ام بسیار

نه اینکه بالهایم

دشوار است تجسم وهم آلود این حقیقت

که از تو بدلی سنگی ساخته اند

بگذار ببینم...

من هنوز روی پاهایم ایستاده ام؟

پی نوشت۱: درسی داد خدا به من. چند روزی می شود که موجودی زنده را ... . باور کنید هنوز هم عذاب وجدان دارم. داشت می مُرد. من فکر کردم دارد می میرد. بعد از اتفاقاتی که افتاد پرتابش کردم که یک گوشه با خیال راحت بمیرد. چند لحظه بعد حسی مرا به طرفش برگرداند. در دستم گرفتمش و به جای گرمی بردمش...حالا وقتی می بینم کاملاً سالم است و می دوَد و مثل هم نوعانش زندگی می کند به خودم نهیب می زنم: تو چه حقی داشتی که او را پرت کنی و به مُردنش کمک کنی؟ در حالی که اصلاً قرار نبود بمیرد!

پی نوشت۲: پائولو پیکاسو می گوید: از میان تمام گناهانی که مرا به ارتکابشان متهم کرده اند، هیچ کدام کاذب تر از این نیست که می گویند من روح تحقیق را به عنوان اصلی ترین هدف کارم قرار داده ام. من وقتی نقاشی می کنم هدفم ارائه ی چیزی است که یافته ام و نه چیزی که در پی آنم. در هنر نیّت کافی نیست و به قول اسپانیایی ها عشق را باید با حقایق ثابت کرد نه با دلیل.

کمی روی حرفش تعمق کنید.

نظرات 9 + ارسال نظر
خاطره دوشنبه 17 اردیبهشت 1386 ساعت 06:34 ب.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

سلام
نجات یک موجود زنده...حس زیبایی داره
اما تو نمیخوای شعرهاتو چاپ کنی؟ خوشگل مینویسی

آرش دوشنبه 17 اردیبهشت 1386 ساعت 06:41 ب.ظ http://cocacola.blogsky.com

منم منم به خدا ، این منم که شب همه شب
به بام قصر تو پا می نهم به بیم و امید
اگر ز شوق بمیرد دلم چه جای غم است
در این میانه فقط روی دوست باید دید
---------------------------------------------------------------------
سلام آبجی مریم گلم
.
شعر قشنگی بود ، پ ن ۱ هم خیلی آموزنده بود
پ ن ۲ هم که واقعا زیبا
.
ممنون که خبرم کردی
.
به امید دیدار ...
.
آرش از وبلاگ پریچهر

[ بدون نام ] دوشنبه 17 اردیبهشت 1386 ساعت 08:44 ب.ظ http://corbis.blogsky.com

صلام.!

امیدوارم که بهشون برسید!...شعر زیبایی بود.

داشتید قاتل میشدید ها !...

سیاوشی دوشنبه 17 اردیبهشت 1386 ساعت 11:35 ب.ظ http://arezoo62.mihanblog.com

سلام دوست خوبم خیلی قشنگ بود من هنوز روی پاهایم ایستاده ام خواستنهات دشواریهای راه همه زیباست...
موفق باشی........

مریم همراز عشق سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1386 ساعت 01:45 ب.ظ

سلام مریمم خوبی

زیبا نوشتی

من هنوز روی پاهایم ایستاده ام ؟
خیلی خوشم اومد ایولتو


منم آپ کردم

نسی جوون سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1386 ساعت 02:43 ب.ظ

به نام خدا
سلاممممممم.....خوفییییییی؟
بازم دیر اومدم...:ناراحت
مریم این یه تیکه خیلی رو من تاثیر گذاشتاااااااااااااا:
عشق را باید با حقایق ثابت کرد نه دلیل....
خیلی باحال بود.....ببخشید دیگه من کمی گرفتارم...ولی از این به بعد زودتر میام....دوست دارم...یا حق!

نسی جوون سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1386 ساعت 03:50 ب.ظ http://3friendly.blogfa.com/

به نام خدا
سلام مریم جوونم.... خوبی؟
این اون یکی وبلاگه....دوست داشتی بیا.....خوشحالم می کنی....یا حق!

نسی جوون سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1386 ساعت 11:26 ب.ظ

به نام خدا
مریم بیا وبلاگم....ببین چه بلایی سرم در اومده...:ناراحت

داداش چهارشنبه 19 اردیبهشت 1386 ساعت 05:46 ب.ظ http://sammer.myblog.ir

اگه حاضر به تبادل لینک باشید خبر بده
موفق و موید باشی
ضمنا آهنگ قشنگی وبلاگت داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد