قرار من!
به راهی که رفته ای، مانده است
چشم هایم
نیلی ، عجیب ، خاکستری...
ابرها بغض کرده اند
چه صاعقه ای بود به زندگی طوفانی ام
آن صاعقه انگار نگاهت بود
که یادت را در خاطرم، رنگین کرد
تو از این تلاطم هایِل، خبر داری؟
از این تلاطم بی پایان؟
بغض ابرها در گلوست
نیلی ، عجیب ، خاکستری...
اکنون پس از سالها آیا
شور عشق را به سر داری هنوز؟
آسمان طاقت ندارد، می بارد
ابرها خاکستری می مانند
ابرها قول داده اند
زندگی ام نیلی می شود باز!
سلام خوبین شما وباگ خوبی دارین اما اهنگش بهش نمیخوره
به منم یه سری بزنید خوشحال میشم موفق باشید یا علی خداحافظ.
سلام آبجی مریمییییییییییییییییییییییییییییییی
.
خوبی گلم
.
آخ که چقدر این آپت قشنگه
.
تو از تلاطم هایم خبر داررررررررررررررررررررررررررررررررررری؟؟؟
.
شاد باشی و پیروز
.
همین
.
نه راستی
.
به امید دیدار ...
.
آرش از وبلاگ پریچهر
سلام گلم...
چقدر لطیف این نوشته ات..
شور عشق را به سر داری هنوز...
-----
شاید که گفتنش
گمان گزافی از بازگشت گریه های گهواره باشد
اما می گویم
اگر شبی از خیابان خیس خواب های من آمدی
سیبی از سیب های سرخ باغ بالا می دزدیم
می نشینیم کنار همان ساعت سبز خواب آلود
و تا زنگ ناممکنش
از عشق و آسمان و اینه می گوییم
....
تا بعد
آفرین
قشنگ بود
تو قبلا هم که خبر نمیکردی من نگفتم که نگفتی !
و می آمدم
موفق باشی عزیز
سلام
آسمان طاقت ندارد می بارد...
قشنگه
سلام
مرسی از این همه احساس خیلی قشنگ بود خدایی چند دفعه خوندمش
.....................................................................
پی نوشت: ولی افسوس که سالها هم سر رسیدن و لی خبری از یار نشد........... دلت شاد عزیز.......
سلام مریمم خوبی
مریم شعرات یکی پس از دیگری صعود میکنه ایول
راستی شرمنده که هنوز خونتون نیومدم دارش میرم
انشا ا.. هفته ی بعد حتما باید بیام
مریمم می ترسم باز نظر و بفرستم نتونم بازم نظر بدم
همچو شمعی جگرم می سوزد
نه که بی عشق دلم می سوزد
غم عشقی که به جانم افتاد
گویی قلبم ز طپش باز افتاد
باید اما با دلی دیگر زیست
باید اما تا ابد با غم گریست
البت شاعرش
سیده مهرا موسوی فر
اما تو مرام ما غم نیست می دونی
نیش باز به زندگی ادامه میدیم
مریمم ممنون که خبرم کردی اس ام اس رو خوندم برا خونواده همه خندیدن
خیلی باحال بود مرسی
سلامت باشی
سلام برسون
سلام نازنین...
دفتر دلتنگیهام به روز است..خوشحال میشم سر بزنی
سلام خوبی
مریم بهت زنگ میزنم
احتمالا امروز
میگم مریم می خوام با شادی برنامه بزارم بریم باغ محتشم
تو هم میای صبحا برا دویدن
هاپکیدو رو پرسیدم مث اینکه آی کیدو یه اسمش ۲ / ۳ باشگاه رفتم نداشت تو فکرش هستم.
مریم آپم شعر خودمو گذاشتم بیا نظر بده سریع.
سلامت و موفق باشی
سلام مریم عزیز.
از دیدار با شا و وبلاگ زیباتون و همچنین آهنگ زیبای اون خوشحال و شادم.
شعر هایی هم که خوندم زیب بودن. موفق باشی.
چنانچه برای تبادل لینک تمایلی دارید به من خبر بدید. ممنون.
به نام خدا
سلامممم...خوبی؟
خیلی بی معرفتی مریم:گریه
دلم واست تنگ شده.....
می دونی نمی خواستم قسمت نظرات و باز کنم ولی دیدم این قدر بی معرفت شدین که دیگه حالی ازم نمی پرسین... گفتم بزار بازش کنم بلکه بازم اومدین.....من آپم...! یا حق!
سلام مریمم خوبی
میگم می خواستم زنگ بزنم نشد
اما می زنم
میگما شاید زودتر برم پارک و بعد با تو آبجی از اول تیر رفتم
هنوز به شادی زنگ نزدم باید یکم خودمو جمع و جور کنم
چی به حساب من خوردین بی وفاها
حالا بدون من
باشه منم میرم با یکی دیگه دوست میشم
بعدش محل نکردمتون نگین چرا
حالا من گفتم
میگم به حساب تو بریم قهوه خونه سنتی روبروی پارک ببینیم اونجا چطوریه
راستی اعظمم میاد یا نه
تا حالا شدیم ۶ نفر
مامانمم شاید بیاد
داشته باش
سلام مریم جان
http://www.vnnu.com/fa?111124297
اگه دوست داشتی یه سری به این سایت بزن
سلام
اگه ممکنه این وبلاگ رو برام لینک کن
Kolbeyemanvato.blogsky.com
سلام
آمدم که بگویم با اجازه لینک شدید دوست من...
با سلام
بسیار زیبا و شیوا مینویسید
من کارشناس رشته موسیقی هستم و مایلم درباره اشعارتون با شما صحبت کنم .
خوشحال میشم بعد از دیدن وبلاگ من و فکر در این زمینه ایمیلی از شما در قالب جوابتون دریافت کنم
با تشکر فراوان .. مطرود ...
سلام مریم
خوبی
شنبه با شادی و آبجی کوچیکه میرم دو
نگران نباش حواسم بهت هست
تو ام از اول تیر بیا باشه