«سه گانه ی نیویورک» عنوان کتابی است که خود سه کتاب را در بر دارد. این سه کتاب با نام های «شهر شیشه ای»، «ارواح»و «اتاق در بسته» منتشر شده اند. نویسنده ی توانایی است «پل استر».
پل استر متولد ۱۹۴۷ است . وى پس از اتمام تحصیلاتش، در دوره دبیرستان، راهى چند کشور اروپایى چون ایتالیا، فرانسه و اسپانیا مى شود و در آخر به ایرلند مى رود. در دانشگاه رشته ادبیات تطبیقى را دنبال کرد اما به خاطر ایجاد دلزدگى نسبت به راهى که انتخاب کرده بود، درس را نیمه کاره رها کرده، به فرانسه مى رود. وى پس از بازگشت به آمریکا چند کتاب شعر منتشر کرد.
پیمان اسماعیلی روزنامه نگاری است که با پل استر از طریق تلفن صحبت کرده است. او استر را اینگونه معرفی می کند: پل استر نویسنده مشهوری است. نویسنده ای جهانی با دنیایی مشوش و ذهنیتی سرشار از دلهره و هراس. هراسی که از لایه های بیرونی زندگی کنده شده و در درون ناپیدای کلماتش رسوخ کرده. پل بنجامین استر مرد ۵۷ ساله آمریکایی، متولد نیوجرسی ساکن بروکلین. فارغ التحصیل دوره فوق لیسانس زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی با زمینه مطالعاتی ادبیات رنسانس از دانشگاه کلمبیا. مترجم فرانسه به انگلیسی نویسندگانی مانند سارتر، مالارمه و ژوبر. فیلمساز با موسیقی شانس، دود ، غم بر چهره و لولو بر روی پل. منتقد، با کتاب های هنر گرسنگی و دفترچه سرخ.
البته خودش چندان با برچسب هراس در شخصیت های داستانهایش موافق نیست:
•اسماعیلی: به عنوان مثال در داستان ارواح شخصیت «آبی» را می توان در هراسی عمیق تصور کرد
استر: خب... نمی دانم باید بگویم در هراس و ترس یا در اضطراب و دلهره. نمی دانم کدام یک او را بهتر معرفی می کنند. او ترسیده، گیج شده. دلهره دارد و نمی داند که چه اتفاقی دارد می افتد. او نمی تواند به درون وضعیتی که در آن گرفتار شده نفوذ کند. امیدوارم منظورم را از دلهره درک کنید. دلهره یک جور ترس بدون هدف است. مثلاً اگر یک حیوان درنده به شما نزدیک شود شما دچار ترس می شوید اما حس هایی مانند رضایتمندی، نگرانی و دلهره چیزهایی غیر از آن هستند
یکی از خصایص رمان های استر این است که او داستانی را در دل داستان دیگری پدید می آورد. وقتی مخاطب درگیر اتفاقاتی است که برای شخص اول داستان رخ می دهد ناگهان متوجه می شود در میان داستان دیگری قرار گرفته و با اتفاقات جدیدی مواجه شده است. پل استر تمایلش را در این سه کتاب در محدوده ی داستانهای پلیسی نمایش می دهد و در عین حال ذهن نامحدودی ایجاد می کند. با خواندن مجموعه ی «سه گانه ی نیویورک» دریافتم که پل استر علاوه بر اختراع سبک جدید رمان نویسی و ارتباط مستقیم با ذهن مخاطب، دارای اطلاعات فوق العاده قوی است. در واقع به این نتیجه رسیدم که رمان نویسی کار هر کسی نیست! و البته خواندنش هم کار هر کسی نیست!
سلام
آموزش مسائل جنسی و پیشگیری و ناباروری
اگر مایل به تبادل لینک بودید به من اطلاع دهید...
سلام دوست جون
ممنون از توضیحات
این دفعه در کتابخونه جستجو میکنم
سلام
ممنونم که سر زدین و خبرم کردین واسه آپ
خیلی جالب بود عالی بود کارتون......
و خوبه که در زمینه معرفیه کتاب آپ می کنین
موفق باشین
آواز باران
سلام دوست خوبم جالب بود متفاوت مرسی از توضیحات جامعتون سر فرصت اگه رمانشو پیدا کردم مطالعه میکنم
شاد باشی عزیز
سلام مریم خانم
خیلی دیر اومدم و از این بابت شرمنده ام.
روز زن رو هم به شما تبریک میگم و یه دنیا معذرت بخاطر اینکه زودتر نیومدم که این تبریک رو زودتر بگم .
من اپم خوشحال میشم بیاید .
یا علی
سلام
وقت بخیر
راستش من در مورد نویسندگان اطلاعاتی ندارم . این پست باعث شد از وضعیت و خصایص رمان های استراین بهره مند بشم . ممنون حداقل امروز یه چیزی یاد گرفتم .
یا علی
سلام...نمی شناختمش!ممنون...!تازه یکشنبه شده...می بینمت...!به رسم قدیم...!
سلام
از اطلاعاتتون استفاده کردم
ممنون
زندگی چون قفسی است ...
قفسی تنگ پر از تنهایی !!!
و چه خوب است لحظهء ...
غفلت آن زندان بان
و پس از آن ...
پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرواز
##################################
سلام آبجی مریمی گل خودم
.
شرمنده خبرت نکردم
.
زیاد حس اینترنت گردیم نمیاد
.
انشالله خدا قسمت کنه این پارس آنلاین یه حالی بده زود بیاد این خطمو وصل کنه که کلی پیچوندتم
سلام خوبین
امیدوارم بخاطر گذشته از من دلخور نباشین وقت کردم حتما
کتاب مورد علاقتونو می خونم میدونم کتابای ارزشمندی میخونین. خوشحال میشم بازم سر بزنین.
ایام به کام
سلام مریم...
دلم برات تنگ شده...
خیلی دوست دارم این کتابا رو بخونم.. اما الان خودم سه تا کتاب از دوستم گرفتم که بخونم :
با من به جهنم بیا ، شیاطین و فرشتگان ، ارخن ها...
تموم که شد میرم سراغ سه گانهء شما..! راستی جوونی های این یارو چقدر شبیه سلمان خانه..!! ( البته اگه بشناسی..! ) { چشمک }
( بعد از اینهمه مصیبت خیلی حال دارم که چشمک میزنم .... )
سلام مریمم خوبی
قرار بود نیام تو نت اما اومدم ببینم چه کار کردی گلم
پستت جالب بود باید برم کتاب رو بخونم
البته امروز ازت می ژرسم دربارش
تو که کامنتمو نمی بینی
ایول به خودم
روز خانوم بر تو مبارک باشه
البته تصفیری گفتم اما نوشتاری هم یه چیز دیگه است
اجداد ما نوشتاری با هم حرف می زدن
منم رفتم تو جو
سلامت و موفق باشی
انشالله امروز همدیگه رو می بینیم
عزیزم خیلی خوشحال شدم از حضورتون راستش تا یه چند روزی سرم شلوغه اما در اسرع وقت خبرت می کنم
سلام مریم جون جون جونم...
یه سر بیا پیشم...
یه سورپرایز برات دارم..
منتظرتم..